ناسیونالیسم و سیاست "اعلام خطر"
سعيد مدانلو

ناسیونالیستهای ایرانی تا توی سیاست دموکراسی بازیشان کم میاورند و زورشان به کشیدن مطالبات جامعه نمی رسد٬ فوری مملکتشان به خطر میافتد! البته این مختص ناسیونالیستهای ایرانی نیست. منتها ناسیونالیسم ایرانی این روزها به بهترین وجهی این داستان را به نمایش گذاشته است.
جمهوری اسلامی بی وقفه جلوی چشم "ناسیونالیسم عربی – اسلامی" سران امارات و عربستان و کلیه کشورهای عرب زبان٬ دارد با  "عملیات سیاسی  ضد اسرائیلی" اش هنرنمایی میکند.
بخش تحریکات ناسیونالیستی شیخهای امارات و عربستان علیه رقیب "ضد اسرائیلی تر" ش جمهوری اسلامی٬ سبیل گوگل را چرب کرد و داد زیر اسم خلیج  "عزیز همیشه فارس" در "Google Earth " یواشکی نوشتند "خلیج عربی". روی این حساب ناسیونالیستهای ایرانی انگار که مآئده آسمانی برایشان نازل شده ریختند سر گوگل و هرچی "مزدور اجنبی" مثل اوست. داشتند پاشنه در گوگل را با "تاریخ و مدرک" و مقدار زیادی هارت و پورت از جایش در میاوردند که طرف هم مانده بود اینها از بابت این ابتکارش خوشحالند یا به راستی دارند به او اعتراض میکنند!  نماینده گوگل به اطلاعشان رساند که "حالا شما  روی نقشه یک طرف٬ آنها طرف دیگر٬ تا دلتان میخواهد رو به آنها هارت و پوت راه بیندازید. بهتر از این چیزی میخواستید؟".
اینطور که از  کار و کردارشان برمی آید ظاهراً توی تبریز هم یک عده ریختند بیرون٬ با یک تیردو نشان زدند! بالاخره اینها هم نشان دادند میتوانند به "میمنت حضور پان ترکیستها" تعدادی برای لشکر "مام میهن" خودشان نفرات دست و پا کنند.
"خلیج عربی"٬ "ادعای مالکیت عربها برای سه جزیره" و یکی دوتای دیگر از این دست از جمله "شط العرب" که کم کم اینهم دارد دوباره دستمایه کار آنها میشود را خداوند برای ناسیونالیسم آن مملکت آفریده!
اعتصابات کارخانه ها و مطالبات مردم دارد از سروکول جمهوری اسلامی و سرمایه داری موجود آن مملکت بالا میرود. افق سیاسی و "منافع ملی" ناسیونالیستها به آینده این مطالبات و پی آمدهای سیاسی آن نامربوط است. "منافع ملی" شان هرگز تا آنجاها قد نمیدهد. از این رو هرچه افق "دمکراسی خواهی" حضرات برای تامین "منافع ملی" سرمایه کورتر میشود دوز سیاسی "همه را سربسر فدای خاک نمودن" شان بالاتر میرود.
حزب "پان ایرانیست" که مدتهای مدیدی از زمان شاه گرفته تا سراسرعمر سی ساله جمهوری اسلامی٬ توی کوزه ترشی کپک زده بود٬ دوباره ظهور کرد. وجودش لازم آمد! یک وقت چشم باز کردید دیدید سومکا و دارو دسته هم توی تهران و تبریز جواز تظاهرات گرفتند!
جمهوری اسلامی برافتد٬ حرف کمونیستها و صحبت آزادی زن برود توی رادیو تلویزیون و رسانه های همگانی آن مملکت٬ شیخهای امارات زودتر از آخوندهای ایران فلنگشان را بستند و در رفتند.
لازم دارند اینهمه هارپورت عرب و عجم راه بندازند. "دموکراسی" شان بیشتر از این نمیکشد. کم آوردند٬ ترسیدند. مطالبات جامعه دارد به سرعت از سر آروزوهای سیاسیشان رد میشود. اینگونه پیش برود مردم روز روشن خط قرمزها و تابوهای آنها را زیر پا خواهند گذاشت. بالاخره مجبورند با جمهوری اسلامی یکی کنند. این سیاست استراتژیک حکومتهای غربی است که بالاخره سر همه شان را بکنند داخل جمهوری اسلامی تا یک قواره خوشگل از آن برایش ببرند و بدوزند.
"وای کمونیستها دارند میان. کار و کردار مردم داره با کار و کردار اونها یکی میشه. همه جا توی وطن اعتصاب کارگراست. داره کم کم پاشون به خیابونها باز میشه. آمریکا هم کمیتش لنگ مونده. خودش الان کلی گرفتاری داخل خودش داره. یا صاحب قبله٬ جمهوری اسلامی مدام داره با کارگرا جنگ میکنه. بابا پای اینها رو چرا کشیدی وسط ٬ نفله؟! وطن داره بباد میره! دانشگاه ها قرمز شدن! فدای خاک وطنش کن بابا. تمامیت ارضی رو آخه برای چی گفتن؟! برای یه وجبش باید شیش تا گوش برید و سی و شیش تا یک سر و دوگوش تیربارون کرد. بجنب بابا داره دیر میشه. مام وطن درخطره٬ درخطره٬ خطر خطر خطر"!